Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، شهید محمد نبوی در تاریخ پنجم خرداد ماه 1339 در شهر ساوه دیده به جهان گشود. خانواده این شهید والامقام سال‌ها بعد به شهر قم مهاجرت کردند.

وی سرانجام پس از چندی مجاهدت در تاریخ نوزدهم خردادماه 1363 در منطقه عملیاتی کردستان «بانه» در عملیات پاکسازی منطقه از گروه‌های ضدانقلاب، بر اثر اصابت گلوله به ناحیه سر به فیض شهادت نائل گشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پیکر پاک و مطهر این شهید عزیز در گلزار امام زاده ابراهیم(ع) قم آرام گرفته است. در ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانید.

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

سلام من به رهبر کبیر انقلاب و رزمندگان اسلام و سلام من به خانواده‌هاى شهدا و سلام من به کسانى که پشت جبهه را نگه‌داشته‌اند.

سپاس خداوند بر کسانى که پشت جبهه مقاومت مى‌کنند و کسانی که مى‌جنگند. من از شما مردم غیور ایرانى مى‌خواهم که جبهه را خالى نکنید. من از شما مى‌خواهم که با کمک به جبهه‌ها دین خود را ادا کنید. از شما مردم غیور ایران می خواهم سفارش‌ها و حرف‌هاى شهیدان را فراموش نکنید.

من سرباز امام هستم و با کفر در کردستان مى‌جنگم. پدر مهربانم مادر عزیزم که من شما را 22 سال اذیت کرده‌ام، خواهشى که از شما دارم مرا حلال کنید.

ما اگرچه شهید شده‌ایم ولى زنده هستیم؛ ما نمرده‌ایم و خدا این آرم افتخار را به پیشانى ما گذاشته است. همسر عزیزم اگر از من بدى یا خوبى دیده‌اى حلالم کن و از تو مى‌خواهم که فرزند مرا مثل مسلمان واقعى تربیت کنى، امیدوارم که مرا حلال کنى.

پدرجان و مادر جان اگر همسرم خواست بماند مثل دختر خودتان مواظبت کنید و همچنین از دختر کوچولوی من حمیده خانم، و تنها خواهشى که از شما دارم این است براى یک شهید گریه نکنید بلکه خدا را شکر کنید. از شما مى‌خواهم از طرف من از همه حلالى بگیرید. اگر گریه کنید روح یک شهید در عذاب است.

خواهران من فاطمه و طیبه و برادرجان احمد به خدا سوگند حالا که این وصیت‌نامه را که مى‌نوشتم اسم خواهرانم و اسم برادرانم و اسم همسر و بچه‌هایم را که مى‌نوشتم اشک از چشمانم آویزان بود؛ به خدا دلم برایتان تنگ مى‌شود، دوستتان دارم از اعماق قلب. همه شما را و اسم کسانى را که اینجا نوشته‌ام یک به یک خداحافظى می‌کنم و حلالیت مى‌طلبم.

 از شما و کسانى که با من دوست یا رفیق بودند حلالى مى‌طلبم. راستى پدر جان من کمى بدهکارم به مادر همسرم مقدار سه هزار ریال بابت دستى گرفتن براى فرش. من براى تمام شما آرزوى موفقیت مى‌کنم. به امان خدا.

فقط خدا را فراموش نکنید و او را شکر کنید به امید پیروزى حق بر باطل، مرگ بر آمریکا و صدام.

الله اکبر، خمینى رهبر؛ یا مهدى ادرکنى.

انتهای پیام / 78032

منبع: فارس

کلیدواژه: شهادت شهدای قم وصیت نامه شهدا کنگره ملی شهدای قم مى خواهم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۰۳۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، شهید محمد سهرابی ثانی ۳۰ شهریور ۱۳۶۳ در خانواده‌ای مومن و متدین در روستای مله آبگاوان از توابع بخش موگرمون شهرستان لنده در استان کهگیلویه وبویراحمد دیده به جهان گشود.
خانواده‌ای کاملاً مذهبی که از راه کشاورزی و دامداری امرار معاش می‌کردند پدر و مادر سعی می‌کردند با کسب روزی حلال فرزندشان را بزرگ کنند تا سختی‌های روزگار هیچ گاه از ذهن فرزندانشان پاک نشود و خود ساخته و با اراده قوی و بردبار بزرگ شوند. یارو یاور پدر محمد از همان کودکی یار و یاور پدر بود و در کار‌های کشاورزی و دامداری پدر را یاری می‌کرد، از همان کودکی علاقه شدیدی به درس و تحصیل داشت و دوران ابتدایی را در مدرسه مله آبگاوان گذارند و بنا به ضرورت جهت امر تحصیل به شهرک سرآسیاب لنده مهاجرت کردند. شهید محمد سهرابی ثانی دوران راهنمایی را در مدرسه شهید ثانی لنده با موفقیت به پایان برد و همزمان با پایان امتحانات خردادماه به واسطه فقر مادی حاکم برخانواده به شهرستان بوشهر می‌رفت تا با کار در گرمای طاقت فرسا و هوای شرجی این شهر درآمدی برای خود و خانواده اش از طریق کارگری به دست آورد و خانواده رنج و سختی کمتری متحمل شوند. شهید باتوجه به عشق و علاقه‌ای که به رشته میکانیک داشت راهی دبیرستان کارو دانش خوارزمی شد تا دیپلم خود را در این رشته بگیرد. ورود به سپاه وی پس از سال‌ها فعالیت در بسیج و عضویت فعال این نهادانقلابی با توجه به فعالیت‌ها و حضور مداومش در برنامه‌های فرهنگی و مذهبی در مسجد در تاریخ ۳۰ شهریورماه ۱۳۸۴ با شرکت در آزمون ورودی سپاه پاسداران به عضویت تیپ ۴۸ فتح درآمد تا در نهادی منسجم‌تر و مقدس‌تر به میهن خود خدمت کند. درس در کنار جنگ این شهید والامقام پس از حضور در سپاه پاسداران راهی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج در رشته کارشناسی حسابداری شد تا شوق و ذوق به علم را بنا به تاکید رهبرش در خود بارور کند. وی سال‌های زیادی را با مشقت و سختی تحمل کرد تا سرپناهی برای خانواده اش بسازد که بعد از تکمیل منزل پدر با خاطری آسوده زندگی خود را ادامه دهد. شهید عاشق سپاه و بسیج بود وهمیشه می‌گفت: بسیج و سپاه دو بدنه تفکیک ناپذیرند و عزت و اقتدار ما را این دو و نیرو‌های مسلح ما به ارمغان می‌آورند. علاقه به خانواده او علاقه شدیدی به خانواده داشت و مرتب همه اعضای خانواده را به دیدار از آشنایان و انجام صله‌ی رحم دعوت و ترغیب می‌کرد وی همیشه عاشق کارش بود به طوری که وقتی می‌خواست به یاسوج برود طوری برنامه ریزی می‌کرد که تا قبل از ساعت هفت صبح درمحل کارش حاضر شود. نحوه شهادت شهید محمد سهرابی ثانی و سایر همرزمانش در تیپ ۴۸ فتح باتوجه به ماموریتی که داشتند عازم جبهه شمالغرب ایران اسلامی با هدف مبارزه با گروهک تروریستی پژاک در منطقه جاسوسان شدند. در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ پس از وارد کردن ضربات سنگین به کومله‌ها و گروهک تروریستی پژاک در کمین نیرو‌های دشمن قرارگرفتند. ساعت ۶ صبح همان روز جاسوسان از ناحیه سینه و پهلو وی را مورد اصابت تیر قرار دادند و او به فیض عظیم شهادت نایل آمد. دقایقی بعد نیز دوست و همسنگرش شهید آیت صدیقی نژاد نیز به فیض عظیم شهادت نایل آمد و هر دو دست در دست هم به سوی معبود خویش شتافتند. سخن هم رزم: قاسمی از همرزمان شهید سهرابی ثانی می‌گوید: شب عملیات شروع شده بود محمد در میانه راه که داشت می‌رفت پیامکی برای من و چندنفر دیگر از دوستانمان فرستاد که به این شرح بود: (ضمن خسته نباشید از همه شما دوستانم طلب حلالیت می‌کنم) صبح روز بعد وقتی خبرشهادتش را شنیدیم فهمیدیم که شب هنگام فرشتگان به وی و سایر شهدای این عملیات نظر و توجه خاص داشته اند.  از زبان برادر شهید: شهیدعلاقه زیادی به ورزش فوتبال و فوتسال داشت و در کنار این دو علاقه‌ای زیادی نیز به ورزش‌های رزمی به خصوص کاراته و تکواندو داشت و دارنده چندمدرک در این دو رشته رزمی بود. به هرحال اگر فداکاری‌های شهید محمد سهرابی ثانی و سایر شهدای حریم امنیت ایران اسلامی نبود امروز ما طعم امنیت و آرامش را به این راحتی نمی‌چشیدیم و خدا می‌داند چه سرنوشت تخلی در انتظار ما بود. این شهید بزرگوار ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۰ بر روی دستان مردم مومن و ولایتمدار شهرستان لنده تشییع و در گلزار شهدای شهرک سرآسیاب لنده در جوار سردار رشید سپاه اسلام شهید جان محمد کریمی آرمید تا مقبره اش زیارتگاهی باشد برای دلدادگان شهید و شهادت.

دیگر خبرها

  • سرمربی تیم ملی والیبال: هیچ قولی نمی دهم؛ باور نمی کنم سفارش شده باشم
  • نشست هم اندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی دانشگاه پیام نور خوزستان
  • پدر شهید محمد ملکپور آسمانی شد
  • «گشت ارشاد مدیران»؛ یک وعده شبه احمدی نژادی دیگر در دولت رئیسی /فسادها و تخلفات در سکوت فراموش می‌شوند؟
  • درگذشت مادر شهیدان محمدرضایی در شهر زاینده رود
  • خانواده شهید نسیم افغانی پس از سال‌ها شناسایی شدند
  • پیام مدیر حوزه علمیه یزد در پی درگذشت والده شهیدان نیرنگ (حق شناس)
  • آسمانی شدن پدر شهید در نقنه
  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • جمیله علم‌الهدی: از رسانه‌های غربی می‌خواهم که به ایران بیایند و وضعیت را ببینند